معنی در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن, معنی در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن, معنی bc kاdu tcm lcbj (ij;اk omcbj)، ymzi bاbj, معنی اصطلاح در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن, معادل در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن, در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن چی میشه؟, در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن یعنی چی؟, در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن synonym, در مایع فرو کردن (هنگام خوردن)، غوطه دادن definition,